سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
وصیت شهدا
وصیت شهدا
لینک دوستان
آمار وبلاگ

بازدید امروز : 31
بازدید دیروز : 17
کل بازدید : 147030
تعداد کل یاد داشت ها : 76
آخرین بازدید : 103/2/1    ساعت : 2:6 ع
>
ساعت فلش مذهبی سوره قرآن پخش زنده حرم جنگ دفاع مقدس
جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
امکانات دیگر
ابر برچسب ها
المشیر ، عاشقان ولایت ، بیت العباس المشیر ، ولایت المشیر ، هیئت عاشقان ولایت المشیر ، دکتر مختاری المشیری ، عاشقان المشیر ، عاشقان ولایت المشیر ، هیئت عاشقان ولایت ، امریکا ، تاسوعای المشیر ، پایگاه المشیر ، ایران ، دکتر مختاری ، دهیاری المشیر ، شهدای المشیر ، ولایت فقیه ، ولایت فقیه چیست ، ولی عصر ، عاشورا ، بیت العباس ، دکتر مختاری مازندرانی ، خدا ، رهبری ، امام حسین ، امام زمان ، اسرائیل ، اقا از نگاه غربی ها ، المشیر میلاد امام سجاد ، اختیارات ولایت فقیه ، اخرالزمان ، اخطار ، ادم و حوا ، اربعین المشیر ، از یاران امام زمان (عج) چه تعداد زن هستند؟یاران امام زمان ، استغفار ، امام علی ، امر به معروف و نهی از منکر ، امام رضا ، امام زاده قاسم المشیر ، امریکا و گزینه های روی میز..... ، امید بخش ترین ایه قران کریم ، امید بخش ترین ایه قران کریم کدام است ، انرژی هسته ای ، انرژی هسته ای و تعلیق ان ، تروریست ، تصاویر) ، تعلیق ، تنهایی با خدا ، ثواب عطر زدن ، جانباز ، جهان ، چرا قبر حضرت زهرا (س) تا به حال پنهان مانده است؟ ، چند حدیث درباره عطر زدن ، حامدزمانی ، حـرف های یـواشکی با خـدا ، حضرت ابالفضل ، حضرت زینب=وفات حضرت زینب ، حضرت علی ، حضرت مهدی ، خبر ، رهبری و ولایت ، روستای المشیر ، ژنو و مسایل ایران ، ساده ترین دلیل ولایت فقیه ، سجده نکردن شیطان ، سوریه ، سید علی ، شب عاشورا در المشیر ، شبهاتی در مورد ولایت فقیه ، شر ، شراب ، شق القمر و اعتراف ناسا ، شگفتی های اب ، شگفتی‌ های آب از دید قرآن کریم و علم ... ، شهدا ، دردل با خدا ، دریای عجیب قرانی ، دریای عجیبی که اسم ان در قران امده... ، دست نوشته ای از شهید احمدی روشن ، رازهای جالب و خواندنی در مورد مسجدالاقصی ، رحلت امام خمینی ، رهبر ، بیت العباس المشی ، بعد چهارم قران ، بهشت ، پدر بزرگوار رهبر انقلاب ، پسر شهید مصطفی احمدی روشن همرا با عکس ، پیامبران چه زمان شام می‌خوردند؟ ، تاسوعای ، علامه بهجت و اختیارات ولایت فقیه ، علت سجده کردن شیعیان بر مهر چیست؟ ، عکس ، غزه ، فواید نماز پنج گانه ، قائم شهر ، قبر حضرت زهرا ، قمر بنی هاشم ، گزینه های روی میز ، گزینه های روی میز اثر حامد زمانی ، گناه ، مازندران ، مرسی ، مرگ بر اسرائیل ، مرگ بر امریکا ، مسجد الاقصی ، مشروبات الکلی ، مضرات شراب ، معجزات الهی بعد از عاشورا ، معجزه ی شقّ القمر و اعتراف ناسا ، مهدی ، مواظب باشیم ، مورچه ، مکان ضربت خوردن امام علی (ع) در مسجد کوفه ( ، نائب امام زمان ، نماز ، نماز اول وقت ، نماز اول وقت در میدان نبرد ، نوجوان قرانی=رجب=ماه رجب ، نیمه شعبان ، هیئت ، هیئت عاشقان المشیر ، یا صاحب الزمان ، یامهدی ، یزید چگونه کشته شد ، کرامات شیخ حسنعلی نخودکی ، کشته شدن یزید ، کودکان سوریه ، شهدای هسته ای ، شهر خبر ، شهید رضا شاکری ، شهید مصطفی احمدی روشن ، شهیدان ، شوخی ، شیخ نخودکی ، شیطان ، شیطان در زمان وسوسه آدم و حوا به چه شکلی بوده است؟ ، شیوه تشکر کردن ، عاشقان ، عاشقان المش ، دکتر مختاری المشیر ، هییت عاشقان ولایت ، ولادت امام زمان ، ولایت چیست ،
حدیث موضوعی ذکر روزهای هفته دانشنامه عاشورا انقلاب اسلامی مهدویت امام زمان (عج)

بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ

index


  دوستان بخونید ببینم چشمی خشک میموونه..؟
یکی از نوکرا و ذاکرای ارباب میگفت: دو ماه پیش خواهرم کربلا بود تو صحن حضرت عباس ع بودیم مداح داشت روضه میخووند یه وقت دیدیم یه پیرمردی اومد از یقه اون مداح گرفت کشید پایبن گفت عباس دروغ میگه …عباس دروغ میگه
مداح ارومش کرد گفت چی شده گفت من بعد 25 سال بچه دار شدم الان که 19 سالشه رفته تو کما با خودم گفتم درمون دردش عباسه
از اصفهان اومدم کربلا امروز زنگ زدن بهم گفتن بچت مرده…دروغ میگن که عباس حاجت میده
خواهرش میگفت مجلس بهم ریخت ..
فرداش تو صحن حضرت عباس بودیم دیدیم پیرمرده پا برهنه اومد ..با خودموون گفتیم الان مداح و میزنه دوباره..
دیدیم اومد جلو چهار پایه که مداح روش واساده بود دستشو گرفت گفت بیا بغل ضریح بخوون همه کسایی که دیروز بودنم باشن…میخوام بگم غلط کردم… (گریه میکردو میگفت)
میگه همه رفتیم مداح گفت حاجی چی شده ..
گفت خانوومم زنگ زد گفت چوون نمیذارن زنا تو غسال خونه برن التماس کردم گفتم 1 بار بچمو تو سرد خوونه ببینم…
میگه همین که کشو رو کشیدن بیروون دیدیم رو نایلوون بخار نشسته س
سریع آوردنش بیرون و بهش شوک دادن. خلاصه پسرم به هوش اومده و شفا گرفته. میگن تا به خودش اومده پرسیده بابام کجاست. مادرش بهش گفته پدرت کربلاست. میگه وقتی تو کما بودم و دیگع دل کنده بودم از زندگی یه دفعه یه آقای قد بلندی اومد صدام زد و گفت :پاشو برو به بابات بگو آبروی من یکبار تو صحرای کربلا رفته بود. چرادوباره تو آبرومو بردی! پاشو برو به بابات بگو عباس دروغ نمیگه. عباس دروغگو نیست.
بلیط کربلاتونو از دست حضرت عباس بگیرید
یا حق….یا باب الحــــــوائج ….یا ابالفضل العباس بن علی …(ع) .






برچسب ها : المشیر  , عاشقان ولایت  , بیت العباس  , دکتر مختاری  ,

      

امام رضا علیه السلام,ولادت امام رضا(ع),اخلاق و کردار امام رضا (ع)

اخلاق و کردار امام رضا علیه السلام


ابراهیم بن عباس مى گوید: من هرگز ندیدم حضرت رضا(ع) به کسى ظلم کند یا سخن کسى را قطع نماید یا حاجت کسى را در صورت قدرت رد کند یا در مجلسى پاهاى خود را دراز کند یا به نشانه بى احترامى نسبت به کسى، تکیه دهد یا بنده‏ هاى خود را ناسزا گوید یا آب دهان خود را بیرون بریزد یا صدایش را به قهقهه بلند کند؛ بلکه خنده آن حضرت تبسّم بود.


وقتى براى آن حضرت سفره مى ‏انداختند، تمام بندگان و خدمتگزاران خود، حتى دربانان و چوپانها را در سر همان سفره مى‏ نشاند. خواب آن حضرت بسیار کم و بیدارى اش زیاد بود و بسیارى از شب ها تا به صبح نمى خوابید.


روزه هاى مستحبى بسیار مى ‏گرفت و هرگز سه روز روزه را در یک ماه ترک نمى‏ کرد و مى‏ فرمود که آن روزه دهر است و آن روز پنجشنبه اول و پنجشنبه آخر و چهارشنبه اول از دهه دوم هر ماه است. صدقات سرى آن حضرت بسیار بود و اکثرا آنها را در شب‏هاى تار- بدون مهتاب- انجام مى داد. هر کس گمان کند که مانند آن حضرت را دیده است او را تصدیق نکنید.


ابن ابى عباد، وزیر مامون، شیوه زندگى امام(ع) را چنین یادآور شده است:
"حضرت على بن موسى(ع) در تابستان روى حصیر مى نشست و فرش او در زمستان نوعى پلاس بود، دور از چشم مردم جامه خشن مى ‏پوشید و هنگام رویارویى با مردم، لباس معمولى مى‏ پوشید تا خودنمایى به زهد، تلقى نشود."


عطر اخلاق امام(ع)، در نسیم شعر شاعران
ابونواس، از ادیبان و شعراى معروف عصر امام رضا(ع) است. وى که در ادبیات و شعر، شهره و نامدار زمان خود بوده است، با تمام توان ادبى که داشت، از ستودن امام(ع) اظهار ناتوانى کرد. ابن طولون مى نویسد،
برخى از اصحاب به ابونواس اعتراض داشته، چنین گفتند:
تو در باره شراب، کوه و دشت، موسیقى و ... شعر سروده‏اى، تو را چه شده است که درباره موضوعى مهم، یعنى شخصیت والاى امام على ‏بن موسى الرضا(ص) تاکنون چیزى نگفته و شعرى نسروده ‏اى؟ با آن که معاصر امام نیز هستى و او را به خوبى مى شناسى.


ابونواس در پاسخ چنین گفت:


والله ماترکت ذلک الا اعظاما له و لیس یقدر مثلى ان یقول مثله
سوگند به خدا که بزرگى او مانع این کار شده است. چگونه کسى چون من، درباره شخصیتى چون او مدح تواند کرد.
آنگاه ابیات زیر را سرود:
قیل لى انت اوحد الناس‏طرا فى فنون من الکلام النبیه
لک فى جوهر الکلام بدیع یثمر الدر فى یدى مجتبیه

فعلام ترکت مدح ابن‏موسى و الخصال التى تجمعن فیه
قلت لا اهتدى لمدح امام کان جبریل خاد ما لابیه


چکیده سخن او چنین است: از من نخواهید او را بستایم، مرا توان آن نیست تا از کسى که جبرئیل خدمتگزار آستان پدر اوست مدح گویم.قصیده‏اى به او منسوب است که در مرو چون چشمش به حضرت رضا(ع) افتاد، آن را سرود و گفت:


 مطهرون نقیات ثیابهم تجرى الصلاة علیهم اینما ذکروا
من لم یکن علویاحین تنسبه فماله فى قدیم الدهر مفتخر
فانتم الملا الاعلى و عندکم علم الکتاب و ما جاءت به‏السور


امامان معصوم، پاکیزگان و پاکدامنان هستند که هرگاه نامى از ایشان به میان آید، بر آنان درود و تحیت فرستاده خواهد شد.


کسى که انتسابش به سلاله پاک على(ع) نرسد، در روزگاران داراى مجد و افتخار نیست.به راستى که شما در جایگاه بلندى قرار دارید و علم کتاب و مضامین سوره‏هاى قرآن نزد شماست.
ابن صباع مالکى درباره حضرتش مى‏نویسد:
 حضرت از مناقبى والا و صفاتى پسندیده برخوردار است. نفس شریفش پاک، هاشمى‏نسب و از نژاد پاک نبوى(ص) است.
بعداز جریان ولایتعهدى، روزى عبدالله‏بن مطرف ‏بن هامان بر مامون وارد شد. حضرت رضا(ع) نیز در مجلس حضور داشت. خلیفه رو به عبدالله کرد و گفت: در باره ابوالحسن على‏بن موسى الرضا(ع) چه مى‏گویى؟

 

عبدالله گفت:
«چه بگویم در باره کسى که طینت او با آب رسالت سرشته شده و ریشه در گواراى وحى دوانیده است. آیا از چنین ذاتى جز مشک هدایت و عنبر تقوا مى‏تواند ظاهر شود؟»


اخلاق امام(ع) در بیان روایات


او بسیار به مستمندان رسیدگى مى ‏کرد. به دادن صدقه به ویژه در شبهاى تار و به صورت پنهانى بسیار مبادرت مى ‏کرد. با خدمتگزارانش کنار یک سفره مى‏ نشست و غذا مى‏ خورد.
هیچ فرقى میان غلامان و اشراف و اقوام و بیگانگان نمى‏ گذاشت، مگر براساس تقوا. همواره متبسم و خوش‏رو بود. بهترین بخش غذاى خود را قبل از تناول، براى گرسنگان جدا مى ‏ساخت. با فقرا مى ‏نشست. در تشییع جنازه شرکت مى‏ جست. خدمتکارى را که مشغول خوردن غذا بود، به خدمت فرا نمى‏ خواند. با صداى بلند و با قهقهه هرگز نمى‏ خندید.


رفع نیاز مؤمنان و گره‏ گشایى از ایشان را بر دیگر کارها مقدّم مى‏ داشت. روى حصیر مى‏ نشست. قرآن زیاد تلاوت مى‏ کرد. با گفتارش دل کسى را نرنجانید. سخن هیچ کس را ناتمام نمى‏ گذاشت و نمى‏ شکست. هیچ نیازمندى را تا حد امکان رد نکرد. پاى خود را هنگام نشستن در حضور دیگران دراز نمى‏ کرد. در حضور دیگران همواره از دیوار فاصله داشت و هیچ گاه تکیه نزد.


همواره یاد خدا بر زبان جارى داشت. از اسراف و تبذیر سخت پرهیز داشت. به مسافرى که پول خود را تمام و یا گم‏کرده بود، بدون چشم داشت، هزینه سفر مى‏ داد. در دادن افطارى به روزه‏ داران کوشا بود. به عیادت بیماران مى ‏رفت.

در معابر عمومى، آب دهان خود را نمى ‏انداخت. از میهمان شخصا پذیرایى مى ‏کرد. هنگامى که بر جمعى کنار سفره وارد مى ‏شد، اجازه نمى ‏داد تا براى احترام وى از جاى برخیزند. به سخن دیگران که وى را مورد خطاب قرار داده، از او پرسشى داشتند، با دقت کامل گوش مى‏ داد.


خویش را به بوى خوش معطر مى‏ کرد، به خصوص براى نماز. به نظافت جسم و لباس به ویژه موى سر توجّه داشت. قبل از غذا دست‏ها را مى ‏شست و با چیزى خشک نمى ‏کرد، بعد از غذا نیز آنها را مى‏ شست و با حوله‏اى خشک مى‏ کرد.
اگر غذایى از حد نیاز زیاد مى ‏آمد، آن را هرگز دور نمى‏ ریخت. در حضور دیگران به تنهایى چیزى نمى‏ خورد. بسیار بردبار و شکیبا بود. کارگرى را که به مبلغ معین اجیر مى‏ کرد، در پایان افزون بر مزدش به او عطا مى‏ کرد. با همگان با رافت و خوشرویى روبرو مى ‏شد. بسیار فروتن بود. به فقرا و بیچارگان بسیار مى‏ بخشید و آن را براى خود پس انداز مى‏ دانست.
 این همه که یاد شد، بى‏گمان خوشه ‏اى از خرمن شخصیت اخلاقى آن امام بزرگ است و نه تمام.


مهمانى و آداب آن


شبى حضرت رضا(ع) مهمانى داشتند که یک مرتبه چراغ تغییرى کرد- و احتیاج به اصلاح داشت- مهمان، دست خود را دراز کرد تا چراغ را درست کند.
حضرت رضا(ع) دست او را کنار زدند و خودشان به اصلاح چراغ پرداختند و فرمودند: «ما قومى هستیم که مهمانهایمان را به کارى وا نمى‏ داریم» احترام مهمان، بیش از این است که به خدمت صاحبخانه بپردازد.


حقوق کارگر


سلیمان جعفرى مى‏ گوید:... من با حضرت رضا(ع) وارد منزلشان شدیم، حضرت دیدند غلامانشان مشغول گلکارى هستند و کارگر سیاه چهره‏اى هم با آنها مشغول کار است.
حضرت فرمود، این کیست با شما؟ غلامان گفتند او را آورده ‏ایم به ما کمک کند و چیزى هم به او بدهیم.
حضرت فرمود، آیا مزد او را معین کرده ‏اید؟ گفتند نه، ما هر چه به او بدهیم راضى است.حضرت بسیار خشمگین شدند به طورى که مى‏ خواستند غلامان خود را با تازیانه ادب کنند، من پیش رفته گفتم، فدایتان شوم چرا ناراحت شدید؟!


حضرت فرمود: آخر من چندین بار آنها را از مانند این کار منع کرده‏ ام که به هیچ کس کارى ندهند مگر مزد و اجرت او را تعیین کنند.
- اى سلیمان- بدان اگر کارگرى براى تو کارى کرد بدون تعیین اجرت غالبا چنین است- اگر سه برابر اجرتش را هم به او بدهى باز گمان مى‏ کند. کم داده ‏اى و اگر مزد او را تعیین کردى، اگر همان مقدار هم بدهى ترا سپاسگزار است و اگر یک ذره اضافه کنى آنرا بحساب مى آورد و مى‏ فهمد که به او زیادى هم داده‏ اى.

 

امام رضا علیه السلام,ولادت امام رضا(ع),اخلاق و کردار امام رضا (ع)

  ادامه مطلب...




برچسب ها : المشیر  , ولایت المشیر  , عاشقان ولایت المشیر  , شهدای المشیر  , امام رضا  , قائم شهر  , مازندران  , بیت العباس المشیر  , بیت العباس  , عاشقان المش  ,


      





پیج رنک گوگل